به گزارش خبرگزاری «حوزه»، "حجاب و عفاف" یکی از دستورات دین مبین اسلام بوده که در شماره های گوناگون، مطالب مختلف از این فریضه الهی را تقدیم حضور مخاطبان گرامی خواهیم کرد.
* سؤال
چگونه است که بر مرد لازم نیست از پوشیدن لباس آستین کوتاه خودداری کند، ولی وظیفه زن است که به قسمتهایی که مردها بطور معتاد میپوشانند اگر پوشیده نباشد نگاه نکند، آیا این امر اجحاف در حق زن نمیباشد؟
* پاسخ
بدون شک اسلام آخرین و کامل ترین ادیان الهی و جامع عالیترین معارف بلند آسمانی برای انسانهاست و برای به سعادت و کمال رسیدن انسان برنامهای کامل دارد که در این برنامه به شخصیت زن ومرد به طور یکسان نگاه شده است. «زن در تفکر قرآنی همپای مرد، تکامل پذیر و اوج گرا است و در پرتو شناخت و عمل به معراج میرود و به تعالی ممکن برای نوع انسانی دست مییابد. در این نیز تردیدی نیست که آیات قرآنی نسبت به آن صراحت دارد. قرآن هر گاه از کمالات و ارزشهای والایی که انسانها بدان میرسند، سخن میگوید زنان را نیز همدوش مردان مطرح میکند؛ «إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَ الْمُسْلِماتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ وَ الْقانِتِینَ وَ الْقانِتاتِ وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقاتِ وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِراتِ وَ الْخاشِعِینَ وَ الْخاشِعاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقاتِ وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِماتِ وَ الْحافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحافِظاتِ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیراً وَ الذَّاکِراتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ مَغْفِرَةً وَ أَجْراً عَظِیماً».[1]
در این آیه کریمه، اسلام و ایمان، قنوت، صدق، صبر، خشوع، صوم، خویشتن داری، پاکدامنی، ذکر، کثرت یاد خدا، و ... برای مرد و زن برابر آمده است و اثبات شده است که هر یک از دو جنس میتوانند به این مقامات دست یابند و در تکامل و عروج یکسان باشند و به مقامات بالای قرب و معنویت برسند. همچنین در آیه دیگر میفرماید: « مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثی وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیاةً طَیِّبَةً وَ لَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ ما کانُوا یَعْمَلُونَ»؛[2] در این آیه مبارکه همسانی آثار و ره آوردهای دنیایی عمل زن و مرد مطرح گردیده است، یعنی عمل صالح از هر جنس (زن یا مرد) باشد در سنت الهی پیامد و رهآوردی یکسان دارد و نیز پاداشی یکسان در جهان دیگر دریافت خواهند کرد.[3]
لذا زنان چون مردان در بیشتر مسائل اجتماعی پایگاه و جایگاهی مناسب دارند و از حرکت های اجتماعی و فعالیتهای گروهی ممنوع نشده اند؛ بلکه طبق تعالیم مسلم قرآنی و حدیثی مسئولیتهای اجتماعی متوجه زن و مرد است. تنها موضوع جهاد از زنان برداشته شده است، البته تنها جهاد، نه مبارزات دیگر چون مبارزة دفاعی یا بسیاری از مقدمات یا ملازمات جنگ و جهاد. قرآن میفرماید: «الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقِیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطِیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ».[4]
در این فرمودة خداوند زنان چون مردان دارای مسئولیت بزرگ سرپرستی، ولایت و مدیریت اصلاحی میباشند. از این رو به هدایتگری و امر به معروف و بازدارندگی از زشتی ها و ناهنجاریها میپردازند.[5] از این رو مینگریم که در صدر اسلام زنان در مسائل سیاسی دخالت میکنند و در صحنه حاکمیت حضور روشن داشتند.
قرآن کریم میفرماید: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِذا جاءَکَ الْمُؤْمِناتُ یُبایِعْنَکَ ...»؛[6] این آیه درباره بیعت و همپیمانی زنان با نظام تازه تأسیس حکومت اسلامی در زمان پیامبر است. در آینده تاریخ و دوران ظهور نیز زنان نقش اجتماعی مهمی دارند و در انقلاب جهانی امام مهدی (عج) مشارکت میکنند و نخبگانی از ایشان در کادر آن انقلاب قرار دارند. امام باقر ـ علیه السلام ـ میفرمایند: به خدا سوگند سیصد و سیزده تن از مردان نزد او آیند که با آنان پنجاه زن نیز هست. [7] این موضوع نقش اجتماعی زنان را در آینده میرساند و به ویژه با توجه به این هستة نخستین یاران امام موعود (عج) اسلام فهم و درک دین باوری و دین شناسی ژرفی برخوردارند و شخصیتهای ممتاز و استثنایی هستند و شرکت در این گروه، دانش و بینش و توان فکری و علمی و قدرت روحی ویژهای را میطلبد.»[8]
پس، از لحاظ اکتساب ارزش ها و کمالات, زن و مرد هیچ فرقی ندارند، ولی برای سامان گرفتن زندگی اجتماعی که از خانواده شروع میشود ناچار زن و مرد تفاوتهایی دارند که تکالیف و حقوق ویژهای را میطلبد، لذا با در نظر گرفتن تفاوتها[9] و تمایزات روحی، روانی و جسمی زن و مرد اسلام برای فعالیت در اجتماع, تکالیف و حقوقی را در نظر گرفته است که این تکالیف نیز با توجه به سرشت و طبیعت آنان است و با این تفاوتهای مسلم روحی و جسمی, مردان و زنان نمیتوانند یکسان باشند. و بر این اساس تفاوتهای روحی و جسمی و واقعیتهای متفاوت, احکام متفاوت و ویژهای را هم به دنبال دارند که آن از واقعیتهای وجودی این دو صنف برخاسته است واین مطلب جای انکار ندارد».[10]
«اگر میبینیم که وظیفة «پوشش» به زن اختصاص یافته است از این جهت است که ملاک آن مخصوص زن است. زن مظهر جمال و مرد مظهر شیفتگی است، قهراً به زن باید بگوید خود را در معرض نمایش قرار ندهد نه به مرد؛ لهذا با این که دستور پوشش برای مردان مقرر نشده است عملاً مردان پوشیدهتر از زنان از منزل بیرون میروند (حدود شرعی را رعایت میکنند) زیرا تمایل مرد به نگاه کردن است نه به خودنمایی و برعکس تمایل زن بیشتر به خودنمایی است نه نگاه کردن. به همین جهت «تبرّج» از مختصات زنان است».[11]از طرفی چون تمام بدن زن معمولا تهییج کننده است فلذا تمام بدن او عورت محسوب می شود و باید پوشیده شود.
«شبههای که در ذهن بعضی افراد است که خیال میکنند، حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و وابستگی به شوهر برای او ایجاد نموده است و بنابراین حجاب نشانه ضعف و محدودیت زن است. راه حل این شبهه و تبیین حجاب در بینش قرآن کریم این است که زن باید کاملاً درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم. حجاب زن مربوط به مرد نیست تا بگوید من راضی هستم. حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت دهند. حجاب زن حق الهی است، حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد و نه شوهر و نه ویژة برادر و فرزندانش میباشد، همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد بود. چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایة عاطفه آفرید که معلم دقت باشد و پیام عاطفه بیاورد. اگر جامعهای این درس رقّت و عاطفه را ترک نمود و به دنبال غریزه و شهوت رفت به همان فسادی مبتلا میشوند که در غرب ظهور کرده است».[12]
بنابراین در هر بخشی و هر بعدی از ابعاد برای سیر به مدارج کمال بین زن و مرد تفاوتی نیست. اما باید اندیشهها قرآن گونه، باشد، یعنی همان گونه که قرآن بین کمال و حجاب و اندیشه و عفاف جمع نمود، ما نیز در نظام اسلامی بین عفاف و حجاب جمع کنیم. قرآن کریم وقتی دربارة حجاب سخن میگوید، میفرماید: حجاب عبارت است از احترام گذاردن و حرمت قائل شدن برای زن که نامحرمان و (بیماردلان) او را از دید حیوانی ننگرند، حال اگر شخصی از تشخیص اصول ارزشی عاجز باشد ممکن است (معاذ الله) حجاب را یک بند بداند».[13]
در نتیجه اسلام برای آن که همة استعدادهای زن در جامعه به شکوفایی برسد و التهابات جنسی مانع از فعالیتهای اجتماعی برای زنان و مردان نشود و چون ملاک تبرج و آراستن خویش و جلب توجه نمودن در طبیعت زن وجود دارد که این امر برای آرامش در خانواده ضروری است. خداوند میفرماید: از این نعمت درست و به جا استفاده شودو به اجتماع کشیده نشود، یعنی وظیفه زن در مقابل شوهر با وظیفه زن در مقابل مرد متفاوت است. همان طور که ملاک نگاه کردن وچشم چرانی در مردان بیشتر از زنان است، خداوند بر مردان نیز تکلیف کرده است که چشم چرانی نکنند و دنبال نگاه حرام نباشند و این به خاطر حفظ شخصیت مرد میباشد و حفظ ایمان او و همین طور حجاب و پوشش نیز برای حفظ شخصیت و کرامت زن میباشد، تا از آسیب تیر نگاه هوس آلود بیماردلان و هوسبازان در امان باشد.
معرفی منبع جهت مطالعه بیشتر:
حجاب شناسی و چالشها و کاوشهای جدید؛ حسین مهدیزاده؛ مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی حوزه علمیه، چ اول، زمستان 1381.
پی نوشت ها:
[1] . احزاب/33
[2] . نحل/16
[3] . حکیمی، محمد، دفاع از حقوق زن، انتشارات دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ص 25 ـ 27
[4] . توبه/71
[5] . حکیمی، محمد، همان، ص 44
[6] . ممتحنه/12
[7] . تفسیر عباسی، ج 1، ص 65؛ حکیمی، همان
[8] . حکیمی، همان، ص 46 و 47
[9] . ر.ک: مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، انتشارات صدرا، ص 71
[10] . مهریزی، مهدی، آسیب شناسی حجاب، انتشارات جوانه رشد، ج1، ص 79 ـ 80
[11] . مطهری، مرتضی، مسأله حجاب، انتشارات صدرا، ص 131
[12] . جوادی آملی، عبدالله، زن در آئینه جلال و جمال، انتشارات اسراء، ص 437
[13] . همان، ص 438